خداوند برای هرکس همونقدر وجود داره که او به خداوند ایمان داره. این یک رابطه دو طرفه است. خداوند بعضیها نمیتونه حتی یه شغل ساده برای مومنش دست و پا کنه؛ یا زکام سادهای رو بهبود بده. چون مومن به چنین خداوندی توقعش از خداوندش این مقدار بیشتر نیست. خداوند آن شبانی که با موسی مجادله میکرد، البته با خداوند موسی. ابراهیم هم سنگ نیست. و خداوند ابراهیمی که از شدت ایمان در آتش میره یا تیغ بر گلوی فرزندش میکشه. البته که از خداوند آن شبان بزرگتر و قوی تره. اما حتی چنین خداوندی هم در برابر خداوند علی به طرز غریبی کوچیکه. اگه ابراهیم برای تکمیل ایمانش محتاج معجزهی بازسازی قیامت بر روی زمین بود یا موسی محتاج تجلی خداوند بر طوره، علی لحظهای در توانایی و اقتدار خداوندش تردید نکرد و همواره میگفت که اگرپرده ها برچیده شوند؛ ذرهای بر ایمان او افزوده نخواهد شد.خداوند علی بی شک بزرگترین خداوندی است که میتونه وجود داشته باشه. ما اگه بتونیم تنها به گوشهای از دامن علی چنگ بیندازیم رستگار شدهایم. اما برای کسی که ایمان نداره، متاسفانه خداوندی هم وجود نداره.