پدید آور:میشل اوباما
ناشر:مهراندیش ، علوم آریا
کتاب شدن به سبب اسم جذابی که برای آن انتخاب شده و البته محبوبیت نویسندهاش یعنی میشل اوباما که زمانی بانوی اول آمریکا بوده است، جزو پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز است. میشل اوباما دست به قلم شده تا در این کتاب، ماجرایِ شُدَنهای زندگیاش را بازگو کند؛ وکیل شدن، نایب رئیس بیمارستان شدن، همسر شدن، مادر شدن و در نهایت هم بانوی اول آمریکا شدن را.
روایت ساده و دلنشین میشل اوباما از زندگی خود در دورانهای مختلف زندگیاش، از نقاط قوت این کتاب است. او در یک خانواده معمولی، آفریقایی-آمریکایی والبته بسیار صمیمی و گرم به دنیا آمد. میشل از همان ابتدای زندگیاش که مقارن با دهۀ شصت میلادی و اوج بحرانهای اجتماعی سیاهپوستان آمریکاست، درمییابد که برای رهایی از محدودیتها باید بیشتر از یک سفیدپوست تلاش کند تا بتواند جایگاه مناسبی در جامعه برای خود بسازد. خانوادۀ او که نسل در نسل قربانی تبعیض نژادی بودهاند، تمام تلاششان را میکنند تا میشل و برادرش کِرِگ بتوانند در شرایط مناسبی و در یک دانشگاه معتبر درس بخوانند و البته آینده خوبی برای خود رقم بزنند. همهی اینها باعث میشود تا میشل بهعنوان عضوی قشر عادی جامعه تلقی شود و زندگی او برای بسیاری ملموس و قابل درک باشد.
کتاب از سه قسمت اصلی تشکیل شده که هرقسمت در چند فصل روایت میشود. قسمتهای اصلی کتاب، من شدن، ماشدن و بیشتر شدن نام دارند.
قسمت اول: من شدن
من شدن شامل روایتی از کودکی تا جوانی میشل است؛ یعنی زمانیکه هنوز به مدرسه نمیرفته تا هنگامی که از دانشگاه پرینستون فارغالتحصیل و در یک شرکت حقوقی در شیکاگو مشغول به کار میشود. او در این قسمت سعی کرده تا خانوادهاش، محلهای که در آن زندگی میکرده،شهرش، مدرسههایی که در آنها درس خوانده والبته حالوهوای دوران دانشجوییاش را شرح دهد.
قسمت دوم: ما شدن
رویدادهای بخش ماشدن به دوران بعد از آشنایی او با همسرش، باراک اوباما، برمیگردد. در این فصل ماجرای ازدواج او با باراک حسین اوباما، تغییر شغل، بچه دارشدن و دورانی را که همراه همسرش برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ایالت متحدهآمریکا تلاش میکنند، میخوانیم.
قسمت سوم: بیشتر شدن
در فصل سوم و آخر این کتاب، میشل که حالا بانوی اول آمریکا شده از زندگی جدیدش در کاخ سفید و چالشهایش در این دوران، بهعنوان بانوی اول میگوید که شامل سفرهای او، فعالیتهایش و البته تجربیاتش در این دوران است
بخشهایی از کتاب
یک نگاه به صورتهای درون اتاق کافی بود تا بفهمم علیرغم تواناییهایی که این دخترها دارند، باید برای دیده شدن در جامعه حسابی تلاش کنند. میدانستم باید تمام رفتارهای کلیشهای که توسط جامعه به آنها القا میشود را کنار بزنند ؛ قبل از اینکه خودشان بتوانند شخصیت خود را تعریف کنند، جامعه این کار را برایشان میکند و برای همین میبایست با این تعریفها بجنگند. آنها میبایست با عواقب نامرئی فقر، زنانگی و تفاوت رنگ پوست مبارزه میکردند. باید تلاش خود را به کار میگرفتند تا صدای شان را به گوش برسانند، تحقیر نشوند و مورد ظلم واقع نگیرند. حتی میبایست این مبارزه را هم میآموختند.
برگرفته از سایت https://www.chetor.com